معنای لغتنامه کلمه «بیحالی» حالتی از احساس ضعف، سرگیجه یا سرگیجه است که اغلب در نتیجه خستگی یا بیماری است. همچنین می تواند به احساس سستی یا کمبود انرژی اشاره داشته باشد که اغلب با مه ذهنی یا مشکل در تمرکز همراه است.
1. Grogginess gave way to terror that she was paralyzed or trapped under a fallen tree, and her eyes snapped open.
2. There was no grogginess in my thoughts as I lay there, in a white room surrounded by curtains.